جدول جو
جدول جو

معنی امتناع کردن - جستجوی لغت در جدول جو

امتناع کردن
(مُ وَ لَ)
سرباز زدن. باز ایستادن: و شیرویه را بر پدر بیرون آوردند و او امتناع می کرد، گفتند اگر تو نکنی ما دیگری را بیاریم. (فارسنامۀ ابن بلخی). ایاس بن قبیصه را بفرستاد به بنی شیبان و آنرا از ایشان بازخواست ایشان امتناع کردند. (فارسنامۀ ابن بلخی). رجوع به امتناع و امتناع نمودن شود، مثله کردن. (تاج المصادر بیهقی). گوش وبینی کشته را بریدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
امتناع کردن
خودداری کردن آبا کردن
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
امتناع کردن
خودداری کردن
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
امتناع کردن
لرفض
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به عربی
امتناع کردن
Refuse
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
امتناع کردن
refuser
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
امتناع کردن
پس زدن، رد کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
امتناع کردن
отказывать
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به روسی
امتناع کردن
ablehnen
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
امتناع کردن
відмовлятися
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
امتناع کردن
odmawiać
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
امتناع کردن
拒绝
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به چینی
امتناع کردن
recusar
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
امتناع کردن
rifiutare
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
امتناع کردن
weigeren
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
امتناع کردن
rechazar
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
امتناع کردن
ปฏิเสธ
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
امتناع کردن
انکار کرنا
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به اردو
امتناع کردن
অস্বীকার করা
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
امتناع کردن
kukataa
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
امتناع کردن
reddetmek
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
امتناع کردن
거부하다
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
امتناع کردن
לסרב
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به عبری
امتناع کردن
मना करना
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به هندی
امتناع کردن
menolak
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
امتناع کردن
拒否する
تصویری از امتناع کردن
تصویر امتناع کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از امتحان کردن
تصویر امتحان کردن
آزمودن، آروینیدن
فرهنگ لغت هوشیار
در گوش گذاشتن اگر سعادت دو جهانی می خواهید اینسخن در گوش گذارید (کلیله و دمنه) گوش فرا دادن شنیدن گوش فرا دادن شنودن اصغاء کردن
فرهنگ لغت هوشیار
پشت بچیزی دادن تکیه بچیزی کردن، آیه یا حدیث یا سخنی و مانند آنرا سند قرار دادن و بدان تمسک ساختن، یافته نمودن نورده نمودن (نورده سند)
فرهنگ لغت هوشیار
نو آفریدن، دروغ پرداختن، از خود در آوری چیزی نو و بی سابقه ساختن چیزی تازه پدید آوردن ابداع کردن، دروغ پردازی کردن و از خود چیزی به ناروا ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
گرد آمدن انجمن کردن فراهم آمدن انجمن کردن با گروهی در یکجا گرد آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتناب کردن
تصویر اجتناب کردن
پرهیزیدن دوری کردن پرهیز کردن دوری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابتیاع کردن
تصویر ابتیاع کردن
خریدن، باز خریدن، خریداری خرید، فروش فروخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتحان کردن
تصویر امتحان کردن
ویزایش، آزمایش کردن، آزمودن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امتتاع کردن
تصویر امتتاع کردن
باز ایستادن، خودداری کردن
فرهنگ واژه فارسی سره